وقتی که علیرضا زمین میخوره
سلام دوستای خوبم یه هفته پیش بود که علیرضا رفت تو محوطه خونمون بازی کنه همینجور سرگم بود و بدوبدو میکرد که خورد زمینو یکم زانوش خراش برداشت. یه گریه زاریایی که نمیکرد.هرچی بهش میگفتم خوب میشه مامان جون چیزی نشده اونم میگفت نه خوب نمیشه و گریه میکرد. تا اینکه یه ساعت بعدش باباش بهش گفت بیا بریم برات بستنی بخرم تا پات خوب بشه اینم شادوشنگول با باباجونش رفت سوپری سر کوچمون موقعی که وارد خونه شدن دیدم که این گریه هاش بیشتر شده از باباش پرسیدم که چی شده اونم گفت: تو مسیر رفت و برگشت به خونه چند بار خورده زمین وقتی شلوارشو درآوردم دیدم زانوش حسابی زخمی شده...